
عبارات ضروری و نمونه مکالمات فروش در زبان انگلیسی
- R.T
مقدمه
اگر شما در زمینه فروش کار میکنید یا امیدوار به ورود به این صنعت هستید، نیاز دارید که بدانید چگونه میتوانید sales conversations به زبان انگلیسی داشته باشید. ممکن است تا کنون برخی از واژگان ضروری مرتبط با فروش به زبان انگلیسی را یاد گرفته باشید، اما چگونه میتوان همه این عبارات را کنار هم قرار داد تا در نهایت فروش را نهایی کنید؟
در این مقاله، عبارات مفیدی را خواهید آموخت و به بررسی Sample Dialogues بین مشتریان و فروشندگان خواهیم پرداخت. سپس، یک مکالمه کامل برای مشاهده روند فروش از شروع (greeting) تا پرداخت ارائه خواهد شد.
عبارات انگلیسی برای Sales Conversations
- شروع مکالمه
شروع مکالمه به صورت مثبت و با معرفی قوی بسیار مهم است. اگر از همان ابتدا دوستانه برخورد کنید، شانس موفقیت برای نهایی کردن فروش بسیار افزایش مییابد.
اگر مشتری ابتدا به شما مراجعه کند، اغلب میگوید:
“Hi, I was looking for…”
“Do you think you could help me with… ?”
“I need some help with…”
سلام، من دنبال… میگشتم
آیا فکر میکنید میتوانید به من در مورد… کمک کنید؟
من به کمی کمک در مورد… نیاز دارم
سپس شما میتوانید پاسخ دهید:
“Sure, let me check for you.”
“Of course, can you tell me what size you need?”
(در اینجا میتوانید به جای “size”، از “style” یا “model” استفاده کنید.)
“Yes, I can. Please tell me more about what you’re looking for.”
“Yes, I’m happy to help.”
مطمئناً، بگذارید برای شما بررسی کنم.
البته، میتوانید به من بگویید چه سایزی نیاز دارید؟
بله، میتوانم. لطفاً بیشتر در مورد آنچه که به دنبالش هستید بگویید.
بله، خوشحال میشوم که کمک کنم.
اگر شما به یک مشتری در فروشگاه نزدیک میشوید:
“Hello, how can I help you?”
“Hi! Can I help you with anything?”
“Are you looking for something in particular?”
“Welcome in, can I help you find something?”
“What brings you in today?”
“Good morning/afternoon, has anyone helped you yet?”
سلام، چطور میتوانم به شما کمک کنم؟
سلام! آیا میتوانم در مورد چیزی به شما کمک کنم؟
آیا به دنبال چیزی خاص هستید؟
خوش آمدید، آیا میتوانم به شما در پیدا کردن چیزی کمک کنم؟
چه چیزی شما را امروز به اینجا آورده است؟
صبح بخیر/عصر بخیر، آیا کسی تا به حال به شما کمک کرده است؟
اگر با یک مشتری جدید از طریق تلفن تماس میگیرید:
“Hello, have you heard of the new… ?”
“Hi, I’m [name] and I represent [company name]. Would you be interested in finding out about our latest product/service?”
سلام، آیا دربارهی جدید… شنیدهاید؟
سلام، من [نام] هستم و نمایندهی [نام شرکت] هستم. آیا مایلید دربارهی آخرین محصول/خدمات ما اطلاعاتی کسب کنید؟
برای مثال:
“Hi, I’m Stephen and I represent ABC Cable and Internet. Would you be interested in finding out about our latest high-speed internet service?”
سلام، من استیون هستم و نمایندهی ABC Cable and Internet هستم. آیا مایلید دربارهی آخرین خدمات اینترنت پرسرعت ما اطلاعاتی کسب کنید؟
2. آگاهی از نیازهای مشتری
اگر مشتری را تشویق کنید تا نیازهای خود را بگویند، شانس شما برای ارائهی محصولی که او بخواهد بسیار بالاتر خواهد بود. این کار همچنین به شما در ایجاد ارتباط و اعتماد مشتری کمک میکند. مشتریان وقتی احساس کنند به حرفهایشان گوش داده میشود و اعتماد به شما دارند، بیشتر مایل به خرید از شما خواهند بود.
برخی از سوالاتی که میتوانید از مشتری بپرسید تا به نیازها و خواستههای او پی ببرید عبارتند از:
“Have you used such a product or anything similar before?”
“How do you want to use the product?”
“How often do you need to use the product?”
“Are you using anything else from this range?”
3. توصیف محصولات
این فرصت شماست تا تمامی مزایای محصول را برجسته کنید. به یاد داشته باشید که از تمامی اطلاعاتی که قبلاً در مورد نیازها یا خواستههای مشتری به دست آوردهاید، استفاده کنید. برای مثال، اگر میدانید که مشتری مدام از تکنولوژی استفاده میکند، میتوانید به عمر باتری بالای یک تلفن یا لپتاپ اشاره کنید.
عباراتی که میتوانید استفاده کنید:
“The most important feature of this product is…”
“This newer version has many advantages over the older one.”
“One of the things I like best about this product is…”
“This product can be used in several ways, but we recommend…”
مهمترین ویژگی این محصول… است.
این نسخهی جدید مزایای زیادی نسبت به نسخهی قدیمی دارد.
یکی از چیزهایی که بیشتر از همه در مورد این محصول دوست دارم… است.
این محصول میتواند به چندین روش استفاده شود، اما ما توصیه میکنیم…
نمونههایی از مکالمات فروش (Sample Sales Dialogues)
A. برخورد با سوالات مشتری
معمولاً مشتریان قبل از تصمیمگیری سوالاتی دارند. بنابراین، از آگاهی کافی در مورد محصولات مطمئن شوید و اگر به سوالی پاسخ نداشتید، به او بگویید که بررسی خواهید کرد. به عنوان مثال:
Example 1
Customer: “What’s the warranty on this product?”
Salesperson: “I’m not sure, but let me check that for you… Okay, I see now. The warranty covers your product for 3 years.”
Example 2
Customer: “How long does the battery last in this phone?”
Salesperson: “It should last around 36 hours, but it depends on how you’re using your phone.”
Example 3
Customer: “What if I can’t figure out how to use this product?”
Salesperson: “You can always stop in or give us a call. We’ll be more than happy to help!”
B. پاسخ به شک و تردیدهای مشتری در مورد محصولات
اگر مشتری نگرانیهای خود را بیان کند، در واقع نشانهای است که او میخواهد مطمئن شود محصول خریداریشده ارزش خریدن را دارد. به نگرانیهای او توجه کنید و آنها را نادیده نگیرید.
Customer: “I’m not sure I like this product in this color.”
Salesperson: “We can also order it in black or blue. Which color would you prefer?”
Customer: “Maybe I shouldn’t buy a new laptop. My old laptop is still doing a pretty good job.”
Salesperson: “I totally understand you. I loved my old laptop so much that I didn’t want to replace it, but now I simply don’t know how I’d live without my new laptop. There are so many improvements in new versions of electronics!”
Customer: “Yeah, maybe. I’m not sure…”
Salesperson: “For instance, this newer version has this amazing feature that allows you to…”
C. برخورد با مشتریان سخت
مشتریان سخت ممکن است مدیریت آنها دشوار باشد؛ اما اگر به یک نکته مهم توجه کنید: “Don’t take it personally!” (مسئله شخصی نیست!)، آنها مشکل خود را با محصول یا سیاستهای شرکت دارند نه با شما.
شما برای کمک به یافتن بهترین گزینه برای مشتری هستید. بنابراین تنها به آنچه میگویند گوش دهید و سعی کنید لحن یا کلمات منفی را نادیده بگیرید تا روی یافتن راه حل تمرکز کنید.
Customer: “I bought this product here last week, but it’s already broken. I’m so angry because I paid a lot of money for it!”
Salesperson: “I understand you’re upset. If you have the warranty certificate, we should be able to replace it for you.”
Customer: “I don’t want a replacement! What if that breaks down too? I want my money back!”
Salesperson: “I’m afraid we don’t have that option. You could, however, choose another product in this price range.”
4. نهایی کردن فروش (Closing the Sale)
مکالمه فروش ممکن است بهخوبی پیش برود اما اگر فروش را نهایی نکنید، مشتری خواهد رفت و هدف فروش شما محقق نخواهد شد.
زمانی که مکالمه خوبی داشتهاید و احساس میکنید مشتری آماده تصمیمگیری است، مدیریت را به دست بگیرید و مکالمه را به نقطه نهایی هدایت کنید: پرداخت برای محصول یا امضای قرارداد.
Example 1
Customer: “I guess I like this one in black more than the other one in grey.”
Salesperson: “Great! If I place an order now, you’ll get it by tomorrow morning.”
Customer: “Sure, I’d like that.”
Salesperson: “We need an advance payment guarantee of 20%. You’ll pay the remaining 80% when you get the product.”
Customer: “That sounds great, thank you!”
Example 2
Customer: “This seems to look better on me than the other one, doesn’t it?”
Salesperson: “I like this one more too. Do you want to use our installment system or buy it now at a discount?”
Customer: “I’d rather pay up-front and get the discount. How much is it?”
Salesperson: “10%.”
Customer: “Cool, let’s do this.”
مثال از یک مکالمه کامل به زبان انگلیسی فروش
در اینجا یک مثال کامل از یک مکالمه فروش ارائه شده است که میتوانید آن را در نقشآفرینی (role-playing) با یک دانشآموز دیگر تمرین کنید و سپس نسخههای خود را برای شرایط مشابه بسازید.
Situation: در ابتدای ماه دسامبر، مشتری وارد یک فروشگاه لوازم الکترونیکی میشود. به نظر میرسد به دنبال یک محصول خاص است و فروشنده به او نزدیک میشود.
Salesperson: “Hi, are you looking for something in particular?”
Customer: “Yeah, I saw this set of wireless headphones on your website at a really good price. I think it was 50% off or something like that.”
Salesperson: “Unfortunately we only had that offer last weekend, after Black Friday.”
Customer: “Darn, I’m really disappointed. Have you run out of stock?”
Salesperson: “We still have the headphones, but they’re only 20% off now. It’s still a very good price.”
Customer: “I guess I’ll just wait for the after-Christmas sales.”
Salesperson: “I could offer you something even better at the same 20% off price. The headphones you wanted don’t have a wired option, and we have another set that has this option.”
Customer: “But I don’t want a wired option, I want them to be wireless.”
Salesperson: “Yeah, I totally get you. But you see, these are wireless and have an extra feature. After your battery runs out, you can still use them if you plug the cable in. That’s just until they’re charged again. This way, you aren’t left without your music when the batteries run out.”
Customer: “That sounds great, but how long do the batteries last?”
Salesperson: “Around 20 hours, but it depends on the volume level.”
Customer: “20 hours is pretty good. But then would I still be needing the wired option? I mean, if the batteries last so long…”
Salesperson: “This is a better product than the one we had on 50% off last weekend. You’d be paying a bit more, but the added feature makes all the difference. And yes, I think the wired option is worth it. Once you get used to batteries lasting so long, you may forget to charge them in advance and then you need to stop your music and charge them. Really inconvenient, if you ask me.”
Customer: “I guess you’re right. Okay, I’ll go with those. Can I pay for them now?”
Salesperson: “Sure, are you paying with cash or card?”
Customer: “With my credit card.”
Salesperson: “Great, here you are and your receipt is in the bag. Thank you! I hope you enjoy the headphones.”
Customer: “Thank you for your help!”
تمرین مکالمات فروش
برای موفقیت در فروش، نیاز به تمرین فراوان دارید. هرچه بیشتر مکالمات فروش را تمرین کنید، سریعتر میتوانید در زمان مناسب عبارتهای لازم را برای قانع کردن مخاطب به خرید به کار ببرید.
Role-play (نقشآفرینی) سناریوهای فروش
برای تمرین مکالمات فروش، سعی کنید با دیگر فراگیران زبان انگلیسی یک نقشآفرینی انجام دهید. یکی نقش خریدار و دیگری نقش فروشنده را بازی میکند. یک سناریو برای اجرا تدوین کنید و سپس نقشها را عوض کنید تا هر دو بتوانید هر دو نقش را تمرین کنید.
در طول نقشآفرینی، از مکث کردن برای جستجوی لغات جدید خودداری کنید. در عوض، در حین یا بعد از نقشآفرینی یادداشت بردارید تا بعداً به آنها مراجعه کنید و از خود بپرسید:
• What do I need to talk about during the role play?
• What vocabulary do I need to improve my conversational skills?
دوستان و خانوادهتان را نیز تشویق کنید تا هر چه بیشتر این روش را تمرین کنند. اگر کسی را برای تمرین حضوری نمیشناسید، میتوانید از طریق Skype با یک language exchange partner نقشآفرینی کنید.
گسترش دایره لغات انگلیسی
برای بهتر شدن در مکالمه – و در نتیجه فروش – باید چند عبارت و جمله کلیدی را بیاموزید. عبارات فوق و همچنین عبارات عمومی دیگری که در مکالمه استفاده میشود میتوانند به شما کمک کنند.
کلمات، عبارات و جملات را با صدای بلند بخوانید و تصور کنید که آنها را با یک مشتری به کار میبرید. میتوانید جلوی آینه بنشینید و حرکات لب، حالت صورت و زبان بدن خود را تمرین کنید.
برای بهبود تلفظ، میتوانید صدای خود را ضبط کرده و به آن گوش دهید تا روی لغات سخت کار کنید. سپس این عبارات را در نقشآفرینیهای خود با دیگر دانشآموزان بگنجانید. هرچه بیشتر آنها را تمرین کنید، استفاده از آنها در موقعیتهای واقعی آسانتر خواهد شد.
تماشای محتوای اصیل به زبان انگلیسی
بهترین راه برای یادگیری زبان فروش انگلیسی، گوش دادن به نحوه استفاده بومیان از آن است. میتوانید با تماشای برخی ویدیوهای sales English در اینترنت شروع کنید و بر نحوه تلفظ کلمات توجه کنید.
برای مثال، میتوانید بسیاری از ویدیوها را در YouTube پیدا کنید.
مشاوره و تعیین سطح رایگان برای یادگیری زبان انگلیسی کسب و کار
آیا به دنبال راهکارهای اختصاصی برای ارتقای مهارتهای زبان انگلیسی در محیط کسب و کار هستید؟ تیم متخصص ما خوشحال میشود تا به صورت رایگان با شما مشاوره دهد و سطح زبان شما را تعیین کند.
برای استفاده از این فرصت، حتما بخش “مشاوره رایگان” را در وبسایت ما مشاهده کنید و یا از طریق لینک مشاوره آنلاین با ما در ارتباط باشید.
همین حالا اقدام کنید و اولین قدم را به سوی آیندهای روشن با مهارتهای زبانی مطمئن بردارید!
اشتراک گذاری: